ترم اول که به حوزه آمدم این حرف را زیاد می شنیدم که حوزه مدینه فاضله نیست و اگر با این دیدگاه وارد شوی قطعا به زودی با یک رفتار ناخوشایند از سمت طلاب یا کادر مدرسه انصراف خواهی داد.خواجه نصیرالدین طوسی در تعریف مدینه فاضله آورده است: «مدینه فاضله شهری است که ساکنان آن کوشش کنند که سعادت حقیقی را به دست آورند. اداره چنین شهری به دست حکیمان و فاضلان باشد.»(١) ملاصدرا نیز میگوید: «مدینه فاضله؛ مدینهای است که مردم آن برای هدایت به سمت نهایت حقیقی و خیر حقیقی با هم همکاری دارند.»(٢)
حوزه ای که من در آن درس خواندم دقیقا تداعی کننده همین معانی برایم بود.
طلاب پایه های دیگر را کم و بیش می شناختم اما همکلاسی هایم همگی با یکدیگر رفیق و همراه بودند و از لحاظ علمی و اخلاقی در سطح بالایی قرار داشتند. علی رغم صمیمیت زیاد هیچوقت ناراحتی بین ما شکل نگرفت. برای تک تک حرف هایشان فکر می کردند و مواظب رفتارشان بودند که دل کسی را آزرده نکنند. این صمیمیت تا جایی پیش رفت که ما خارج از حوزه دورهمی داشتیم و همیشه پیگیر احوال یکدیگر بوده ایم.
اساتید و کادر حوزه حتی بیشتر از مسئولیتی که به عهده گرفته بودند برای ما زحمت می کشیدند و با اینکه وظیفه و مسئولیتی در قبال ما نداشتند حتی خارج از شیفت کاری پیگیر کارهای ما بودند.شاید بعضی از آن ها طلبه هم نبودند ولی چیزی از یک طلبه تراز اول کم نداشتند.
از طلبه ها و اساتید و کادر حوزه چیزهای زیادی یاد گرفته ام که با عمل به آن ها پیمودن راه سعادت برایم آسان تر میشود. اگر هزاران بار دیگر هم زندگیم تکرار شود باز هم با افتخار حوزه را انتخاب می کنم چون حوزه برای من مدینه فاضله بود.
1.طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاق ناصری، ص242.
٢.ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، مبدا و معاد، ص490.